" مقاله های علمی- دانشگاهی – ۲-۲۴- پیشینه پژوهشی – 10 "
“
۲-۲۴- پیشینه پژوهشی
۲-۲۴-۱- پژوهشهای داخلی
در بررسی خانجانی و همکاران (۱۳۹۱)، که با عنوان مقایسه اختلالات روانی در متقاضیان جراحی زیبایی با افراد غیرمتقاضی انجام داد، نتایج نشان داد که از بین نه بعد اختلالات روانی، دو گروه متقاضی و غیر متقاضی جراحی زیبایی در همه ابعاد بجز دو بعد افکار پارانوئیدی و روان پریشی تفاوت معنی داری با یکدیگر داشتند.
در بررسی که سالاریفر و پوراعتماد (۱۳۹۰)، با عنوان رابطه باورهای فراشناختی با اختلال افسردگی و اضطراب انجام دادند، نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی با اختلال افسردگی و اضطراب رابطهای مثبت دارد. میزان همبستگی باورهای فراشناختی با اضطراب ۵۹/۰ و با افسردگی ۶۷/۰ است. مؤلفه های باور در مورد غیرقابل کنترل بودن و باور درمورد کفایت شناختی می تواند، ۴۰ درصد از واریانس اضطراب و ۵۰ درصد درصداز واریانس افسردگی را پیش بینی کند. علاوه براین، مؤلفه های باور در مورد غیرقابل کنترل بودن و باور در مورد کفایت شناختی با «اضطراب صفت» و مؤلفه باور در مورد غیرقابل کنترل بودن با”اضطراب حالت” رابطهای مثبت دارد.
در بررسی که قلعهبندی، افخم ابراهیمی (۱۳۸۱)، با عنوان الگوهای شخصیتی متقاضیان جراحی زیبایی بینی انجام دادند، نتایج نشان داد که فراوانی الگوهای شخصیتی وسواسی- خودشیفته در درخواست کنندگان جراحی بینی به طور معنیداری بیشتر از سایر الگوهای شخصیتی است.
در بررسی که زمانی و فضیلیتپور (۱۳۹۱)، با عنوان تأثیر جراحی زیبایی بینی بر عزت نفس و تصویر منفی فرد از خود انجام دادند، نتایج نشان داد که میتوان جراحیهای زیبایی را عامل تغییرات روانشناختی از جمله احساس شایستگی و عزت نفس و بهبود تصویر منفی فرد از خود دانست.
در بررسی که هاشمی و همکاران (۱۳۸۹)، با عنوان اثربخشی درمان فراشناختی بر اختلال افسردگی اساسی: گزارش موردی انجام دادند، نتایج نشان داد که درمان فراشناختی که به جای محتوای شناخت بر کنترل فرآیندهای حاکم بر آن تمرکز می کند، می تواند در درمان بیماران مبتلا به اختلال افسردگی مؤثر باشد. به طوری که درمان موجب تغییرات معنادار در علائم هر سه بیمار شود و بهرههای درمانی تا زمان دوره پیگیری ادامه یافتند.
در بررسی که حسینی و همکاران (۱۳۸۵)، با عنوان مقایسه میزان استرس و تصور از بدن خود در بین افراد ۲۰ تا ۳۰ ساله دارای سابقه عمل جراحی زیبایی و افراد عادی در شهر اهواز انجام دادند، نتایج نشان داد عدم وجود تفاوت معناداری بین میزان استرس و تصور از بدن در بین افراد با سابقه جراحی زیبایی و افراد عادی بود. همچنین نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که بین میزان استرس و تصور از بدن خود رابطه معناداری وجود دارد. افراد با سابقه جراحی زیبایی از نظر میزان استرس و تصور از بدن خود با افراد فاقد سابقه جراحی زیبایی تفاوت معناداری ندارند ولی با توجه به رابطه منفی بین استرس و تصور از بدن خود میتوان نتیجه گرفت که استرس بالا می تواند در تصور فرد از بدن خود تأثیر منفی گذارد.
در بررسی که طهور و همکاران (۱۳۹۰)، با عنوان بررسی اثربخشی مداخله فراشناختی بر علایم مؤلفه های فراشناختی در بیماران مبتلا به اختلال بدشکلی بدن انجام دادند، نتایج نشان داد مداخله فراشناختی در کاهش علایم مربوط به مؤلفه های فراشناختی (باورهای مثبت درباره نگرانی، کنترلناپذیری و خطر، نیاز به کنترل افکار و …) در بیماران مبتلا به اختلال بدشکلی بدن در مراحل پسآزمون و پیگیری تاثیر معنیداری دارد (۰۱/۰>p).
در بررسی که ربیعی و همکاران (۱۳۹۱)، با عنوان اثربخشی مداخله فراشناختی بر علایم درآمیختگی افکار در بیماران مبتلا به اختلال بدشکلی بدن انجام دادند نتایج نشان داد، درمان فراشناختی در مهار علائم درآمیختگی افکار در بیماران مبتلا به اختلال بدشکلی بدن تاثیر معناداری دارد. میزان بهبودی یا اندازه اثر درمان بر روی این علائم در پس آزمون ۶۵ درصد و در پیگیری سه ماه ۵۶ درصد بود (۰۰۰۱/۰>p).
در مطالعه شفیعی سنگ آتش، رفیعی نیا و نجفی (۱۳۹۱) بر روی اثربخشی درمان فراشناختی بر اضطراب و مؤلفه های فراشناختی مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر نشان داد که میانگین اضطراب، فرانگرانی و مؤلفه های باورهای فراشناختی در گروه آزمایش، پس از مداخله درمانی فراشناختی در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری کاهش پیدا کردهاست.
در تحقیق سالاری فرد و پور اعتماد (۱۳۹۰)، با عنوان رابطه باورهای فراشناختی با اختلال افسردگی و اضطراب بر روی ۱۴۰ نفر از افراد که به صورت خوشه ای انتخاب شدند. آنان سه پرسشنامه” باورهای فراشناختی کار-ترایت-هاتون، اضطراب کتل و افسردگی بک” را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی با اختلال افسردگی و اضطراب رابطه ای مثبت دارد. میزان همبستگی باورهای فراشناخت با اضطراب ۵۹/۰ و با افسردگی ۶۷/۰ است.
در پژوهش خرم دل و همکاران (۱۳۸۹) با عنوان اثر درمان فراشناختی «ولز» بر درآمیختگی افکار بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری، بر روی ۲۴ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی آزمون و شاهد قرار گرفتند، نشان داد الگوی فراشناختی ولز در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی جبری در کاهش علایم درآمیختگی افکار آنان مؤثر است.
۲-۲۴-۲- پژوهشهای خارجی
در مطالعه Witaker در سال (۲۰۰۵)، میزان افسردگی در متقاضیان جراحی زیبایی با افراد غیرمتقاضی تفاوت معنی داری نداشت.
در مطالعه ای که توسط Gabouri و همکاران (۲۰۰۳) بر روی ۱۳۳ بیمار خواستار جراحی زیبایی صورت با بهره گرفتن از آزمون شخصیت چند وجهی مینهسوتا[۶۶] انجام شد، نشان داده شد هفتاد درصد از این بیماران دارای اضطراب و نیمی هم دارای افسردگی میباشند.
در مطالعه Moss و همکاران (۲۰۰۹) وGabouri و همکاران (۲۰۰۳) در میزان افسردگی در متقاضیان جراحی زیبایی نسبت به افراد عادی بیشتر بود.
مطالعات Gabouri and Devon (2003)، تمایل برای عمل جراحی صورت ممکن است یک اختلال شخصیتی را منعکس کند با حجم نمونه ۱۳۳ نفر از متقاضیان عمل جراحی زیبایی صورت در دانشگاه تولئان انجام گرفت، نشان داد، ۲۹ درصد افراد هیچ اختلال شخصیتی نداشته و در افراد باقیمانده، ۲۵ درصد اختلال شخصیت خود شیفته، بعد از آن ۱۲ درصد اختلال شخصیت وابسته و ۱۰ درصد اختلال نمایشی داشته اند.
مطالعه Cash و همکاران (۱۹۹۶)، بررسی توسعه پرسشنامه طرحواره ظاهر در ارزیابی تصویر بدنی شناختی جدید با نمونه ای به حجم ۲۷۴ نفر از دانش آموزان دختر نشان داد افرادی که تصویر بدنی نامطلوبی از خودشان دارند در روابطشان احساس حقارت فردی میکنند.
Sclafani (2003)، در پژوهش خود نشان داد، افرادی که دارای اختلالات روانی مزمن هستد کاندیدای مناسبی برای جراحی زیبایی نمیباشند.
Pecorari و همکاران (۲۰۱۰)، در بررسی دو گروه کسانی که جراحی زیبایی انجام داده بودند و گروهی که جراحی زیبایی انجام نداده بودند، گزارش کردند در افرادی که اقدام به جراحی زیبایی نکرده بودند، نمره تصویر ذهنی منفی از خود به نسبت گروه دیگر کمتر و میزان عزت نفس بیشتر بود.
“